کلاسهای تابستانه امیرعلی جان
امیرعلی جان برنامه تابستانی خیلی شلوغی دارند
بهمراه داداش امیراحمد
صبح شنبه و 4شنبه به کانون زبان می روند
و بعدازظهر روزهای زوج نیز کلاس قران و
غروب همان روز به کلاس فوتبال و بسکتبال می روند
سه شنبه ها هم کلاس نقاشی گالری دادا اقای بوستانی
خیلی به نقاشی علاقمنده
کلی وسایل نقاشی هم خونه عزیز جون داره
که با فاطیما جون و اقا مصطفی هم گاهی مشغول نقاشی کشیدن میشن
خلاصه حسابی سرگرم هستند
بعضی روزها هم با مهمانهای عزیزی مثل محمد عرفان جان خوش می گذرونن
یا گاهی علی مهدی جان و فاطیما گلی به خونهما میان و
امیرعلی جان و عاشق بچه های کوچولو
حالی می کنه با علی مهدی
اما با حلما خانوم خیلی بهتر و محترمانه تر رفتار می کنه
چون می دونه منجر به جیغ بنفش از حلما جون میشه
خیلی محتاطانه رفتار می کنه
بقیه ساعات روز رو هم با اسباب بازی ها و تلویزیون خودشون را سرگرم می کنن
امیرعلی جان معمولا در حال برج ساختن و فوتبال بازی کردن هست
حتی به فوتبال دستی هم قانع ست
کافیه فقط یه همپا داشته باشه
بعضی روزها هم به اتفاق دینا جون به شهر بازی می رویم
و کلی بازی می کنند
ماشین شارژی و برقی سوار شدند
چون خیلی سرعت داشت دینا عمه فدا تمام مدت در حال جیغ کشیدن بود
و ما کلی خندیدیم
از دریا کنار و دوچرخه سواری و اب تنی هم هرچی بگم کم گفتم
کلاس نقاشی هم که هفته ایی یکبار هست خیلی آرامش بخش و عالیه
امیرعلی جان کلی نقاشی های فضایی و دریایی کشیدند
کار با کامپیوتر و تبلت هم که جز لاینفک زندگی امیرعلی جان و داداش امیر احمد شده
امیرعلی جون خیلی کلاس فوتبالش رو دوست داره
تازه یک روز هم از طرف باشگاه به لب ساحل رفتند و کلی خوش گذروندند