امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

امیر های مادر

کلاس ژیمناستیک امیر علی جون

1392/7/8 13:19
نویسنده : مادر دوامیر
1,409 بازدید
اشتراک گذاری

ژیمناستیک امیر علی جون

امیر علی جون امسال تابستون  به کلاس ژیمناستیک رفت

تا حداقل اونجا بتونه کمی انرژیش را تخلیه کنه

مامان جون روزهای فرد از ساعت 5 تا 6.5 امیر علی جون را به کلاس ژیمناستیک می برد

آقا مربی شون هم استاد آصفی بودند که از قائمشهر می آمدند

بسیار مربی  جدی و منضبطی هستند 

خیلی هم به انضباط ژیمناست اهمیت می دهند

ژیمناستیک امیر علی جون

مثلا  اول کلاس باید حتما با اجازه آقا مربی وارد پیست شوند و

کفش شون را مرتب کنار پیست ردیف کنند

حق خندیدن و حرف زدن با کنار دستی شون را ندارند در صورت تذکر ،

برای بار دوم تنبیه می شوند و باید به کنار دیوار بروند و پشت به بچه ها و رو به دیوار

برای چند یا چندین دقیقه بایستند

ژیمناستیک امیر علی جون

ژیمناست هایی که از نظر سنی از بقیه بزرگتر هستند مثلا  کلاس پنجم  ششم ،

با لنگه دمپایی رو فرشی استاد ، تنبیه می شوندابله

گاهی هم که کوچکترها  حرکات را اشتباه انجام دهند با دست به

پا یا پشت آنها ضربه می زند نگران

ژیمناستیک امیر علی جون

اینها را گفتم تا متوجه بشید  یکی مثل امیر علی را بردن به این کلاس چه حالی داره 

آخر اولین جلسه  که امیر علی شرکت کرده بود   ، ختم به تولد امیر سام شده بود

آقای مربی می گفت : بنده خدا امیر علی حتما فکر می کنه

همه جلسات آخرش کیک می بردند و جشن می گیرند

از همه مهمتر و جالبتر داستان اینجاست که آقا امیر علی همون دو سه جلسه اول ......

 

بخاطر آمادگی فوق العاده بدنی  پشت سر هم تشویق میشد 

ژیمناستیک امیر علی جون

راستی براتون از تشویق آقا مربی بگم

اگه خیلی خوب حرکات را انجام بدهند ،همه براشون دست میزنن و

شیرینی یا شکلات و یا بیسکویت هایی که خانواده ها زحمت می کشند

برای بچه ها تهیه می کنند بهشون داده میشه 

امیرعلی جون و کلاس ژیمناستیک

اگه کمی خوب ،حرکات را انجام دهند  ،دو انگشتی تشویق می شوند

امیر علی تو یه روز سه تا بیسکویت جایزه گرفت  خیلی خوشحال میشد

جالبتر اینجاست که نباید جایزه شون را سر کلاس بخورند باید بدهند

پدر یا مادرشون که در جایگاه نشسته اند داشته باشند آخر کلاس بخورند

امیرعلی جون و ژیمناستیک

امیر علی جون هی یکی یکی جایزه ها شو به مامان می داد و

مامان هم طبق معمول کلی قربون صدقه اش می رفت و تشویقش می کرد

تازه ،کلاس امیرعلی و قانون های جالب آقا مربی کلی در خونه هم بازتاب داشت

تا اینکه یه روز مامان بزرگ  و بابا بزرگ و بابا جون برای دیدن و تشویق بیشتر

امیر علی جون به سالن رفتند

امیر علی ،اولش متوجه اونا نبود اما وقتی که بابا و بابابزرگ و مامان بزرگ را دید کلی ذوق کرد و خوشحال شد

اما متاسفانه چون حواسش پرت شد نتونست حرکاتش را خوب انجام بده چند بار با تذکر جدی آقا مربی مواجه شد

نزدیک بود کار به جاهای باریک بکشه که به پیشنهاد بابا جون  ، بابابزرگ اینا سالن را ترک کردند 

ولی خیلی رو روحیه امیر علی تاثیر داشت

اینقدر کارهای  امیر علی و دوستاش   و واکنشهای آقا مربی ،جالبه که

اصلا متوجه گذر زمان نمیشی

حتی یکی دو بار ، بابا جون امیر علی را به کلاس برد و تا آخر هم نشست تا کلاسش تمام شه

خیلی برای ما جالب بود 

چون بابا جون  تا حالا از این کارها نکرده بود یا وقت نداشت یا حوصله نداشت نیشخندقهقهه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله فدا
7 مهر 92 11:25
سلام نور دودیده من:خاله فدای سرندپیتی خودش بشه باهوش پسره، خاله انشالله همیشه کامت شیرین باشه هر دفعه دستهای قشنگ مامان جون زحمتکشت پر شیرینی بشه!
مامان امیرمحمد
8 مهر 92 13:10
آخی نازی آقای آصفی مربی امیرمحمد من هم بود ....

آفرین به پهلوان امیرعلی .........



افضل آصفی
13 اسفند 93 0:39
سلام خدمت خانواده محترم امیر علی جون ممنونم از این همه دقت شما ونقد رفتار یک مربی امیدوارم تونسته باشم خدمتی به ژیمناستیک وفرزندان گلتون کرده باشم هر کجا که هستید شادو سلامت باشید
افضل آصفی
13 اسفند 93 0:40
سلام خدمت خانواده محترم امیر علی جون ممنونم از این همه دقت شما ونقد رفتار یک مربی امیدوارم تونسته باشم خدمتی به ژیمناستیک وفرزندان گلتون کرده باشم هر کجا که هستید شادو سلامت باشید
مادر دوامیر
پاسخ
پاسخ : از لطف استاد محترم بسیار سپاسگزارم ان شالله همیشه سالم و تندرست باشید و بتوانید ورزشکارانی حرفه ایی تحویل جامعه دهید