کاندیدا شدن برای شورای کلاس
یک روز امیرعلی جون با شتاب و عجله خودشو به مامان جون رسوند و
گفت : من فردا باید با کت و شلوار برم مدرسه
مامانم گفت : آخه کت شلوار برای مراسم رسمی ست نه برای مدرسه
گفت : من کاندیدای شورای کلاسمون هستم
باید تبلیغات و سخنرانی کنم خیلی مهمه که لباسم رسمی باشه
وقتی دید مامان حرفاشو قبول نمی کنه گفت : خانم معلمون گفته،
باید فردا ما با کت و شلوار بیایم مدرسه وگرنه ما رو دعوا می کنه
خلاصه فردا صبح با کت و شلوار مشکی ، شیک و پیک رفت مدرسه
ظاهرا بنده خدا درست گفته بود چون خانم معلم هم حرفهاشو تائید کرد
البته بدون جمله "ما رو دعوا می کنه"
گفته بودند" اگه داشتین بپوشین بهتره"
خلاصه امیرعلی جان با اون تیپ و قیافه رفتند پا تخته
،
در حضور اقای مدیر و خانم معلم
ظاهرا هم کمی سخنرانی نمودند
بعداز معرفی سایر کاندیداها که هشت نفر بودند ، 4نفر رای آوردند
فرماندار ،شهردار ، معاون فرماندار ،نماینده شهردار
امیرعلی جان معاون فرماندار شدند و ماهان جون فرماندار