امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

امیر های مادر

شرکت در جشن تشويق فرزندان ممتاز اعضاهیات علمی دانشگاه مازندران

1393/11/15 12:08
نویسنده : مادر دوامیر
404 بازدید
اشتراک گذاری

در آستانه ي فرا رسيدن بهار انقلاب اسلامي و در شب ميلاد يازدهمين اختر تابناك امامت و ولايت – حضرت امام حسن عسكري(ع) –  بيست و چهارمين دوره ي جشن تشويق فرزندان ممتاز كاركنان ( اعضاي هيات علمي و كارمندان ) دانشگاه مازندران با حضور مسئولان دانشگاهي، دانش آموزان و دانشجويان ممتاز و خانواده هاي آنان  در سالن ورزشي شهيد طالبي سازمان مركزي دانشگاه برگزار  شد.

من ساعت 3 از مدرسه رسیدم بعداز کمی استراحت و انجام دادن تکلیف زبان ،

بهمراه مامان جون و امیرعلی جون به سمت محل برگزاری جشن حرکت کردیم

حدودا ساعت 4و نیم بود که به سالن رسیدیم تقریبا سالن از جمعیت پر شده بود من لوح تقدیر و کارت هدیه و روزنامه اسامی شاگردان ممتاز را گرفتم و به پیش دوستام رفتم و

مامان وامیرعلی در قسمت دیگر نشستند

برنامه بسیار شاد و مفرحی اجرا می شد 

اما بی نظمی فراوان بود مثلا به ما بسته های پذیرایی نرسید همین موضوع بهانه ایی شد

تا امیرعلی ابراز عصبانیتش را بروز بدهکچل

چون من فقط هدیه گرفتم اون کمی حالی به حالی شد خلاصه شروع به دادو بیداد کرد که من گرسنه ام

سالن هم مملو از جمعیت ، خدا رو شکر صداش رو کسی نمی شنیدشیطان

برنامه های طنز و خنده دار هم نتونست امیرعلی رو آروم کنه

تا اینکه گروه موسیقی محلی شروع به خواندن و نواختن کردند بسیار زیبا و قشنگ بود

از مانیتور موجود در سالن هم عکس من و سایر دوستان ممتازم نمایش داده میشد

امیرعلی شروع به گریه و زاری کرد که گوشم درد گرفت از بس صدای بلندگو زیاده

خلاصه دیر رفتیم و زود هم برگشتیم

حتی آخرش هم نتونستم با دوستام یه عکس یادگاری بگیرم

مامانم خیلی عصبانی شد و حسابی امیرعلی رو دعوا کرد عصبانی

البته ناگفته نماند منم این وسط تنبیه شدمغمگین  چون اولش من مخالف رفتن به جشنم بودم

بعداز اینکه من راضی شدم حالا امیرعلی جفتک پرانی می کرد خندونکچشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مصطفی وخواهرش
18 بهمن 93 23:27
ان شاء الله در تمام مراحل زندگی تان موفق وموید باشیددر زیر سایه باباو مامان مهربونتان.
مادر دوامیر
پاسخ
ممنونم آقا مصطفی عزیزم خاله جون صبورم دوستت دارم از اینکه اینهمه آنلاین هستید و زود زود مطالبم را پیگیری می کنید خیلی خوشحالم فاطمه کوچولو رو از طرف مامانم ببوسید
مامان امیرمحمد
20 بهمن 93 7:53
امیر احمد جون برای من دیدن لوحهای تقدیر رنگ و وارنگت عادی شده ... خیلی خیلی خوشحال میشم که همیشه موفقیتت و میبینم . به مامان جونت هم کلی تبریک میگم ... امیرعلیه دیگه ... دقیقا مثل امیر محمد من ... یه وقتی که نباید یه حالی از آدم میگیرن که بیا و ببین ...
مادر دوامیر
پاسخ
ایشالله موفقیت امیر محمد جان دوستتان دارم
خاله فداااااااااااااااا
26 بهمن 93 12:05
سلام نورچشمم،انشالله موفقیتهای برتر وبالاترخاله فدای شما بشه خواهر مهربونم رو اذیت نکنین ،خاله فدای چشماتون بشه.ایشالله خدا شما رو نور چشمش قرار بده .
مادر دوامیر
پاسخ
خاله جون سعی می کنیم اما قول نمی دیم