امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

امیر های مادر

امیرعلی جون و اداره مامانی

1392/10/19 12:48
نویسنده : مادر دوامیر
1,596 بازدید
اشتراک گذاری

امیر علی جون در اداره مامان -92

 امیر علی جون بعد از 5سال بی وقفه به مهد کودک رفتن ،امسال تابستون برای اولین بار

در زندگیش سه ماه به مهد نرفت و پیش من در خانه ماند

البته مامان جون می خواست از خرداد اونو دیگه نفرسته اما خودش قبول نمی کرد

چون اولا  من به مدرسه می رفتم و تنهایی می ترسید خونه بمونه و

ثانیا دل کندن از دوستاش و شیطنتهای مخصوصشون براش خیلی سخت بود

تا اینکه کم کم از تعداد دوستاش در کلاسشون کم شد

هر کدوم که مادرشون از  کادر  دانشگاه یا آموزش وپرورش بودند با

تعطیلی تابستانه اونها هم به مرخصی می رفتند

امیر علی جون در اداره مامان -92

امیر علی کم کم تنها شده بود و دیگه از اواسط خرداد کلاسشون را با

بچه های سالهای قبل  یکی کردند تا باهم بیشتر بازی کنند

خودش هم کم کم رغبت رفتن به مدرسه را نداشت تا اینکه من امتحاناتم تموم شد

هر روز می گفت میشه من امروز به مهد نرم ؟

مامان می گفت :

بذار داداش یکی دوهفته استراحت کنه بعد تو هم بهش اضافه بشی

تو این فاصله یکی دو بار به اداره مامان جون رفت

نقاشی امیرعلی جون

حسابی برا خودش مدادرنگی و دفتر نقاشی و آبمیوه و شیر و...جمع می کرد  و

تو اتاق مامانی مشغول بود

گاهی هم به اتاق همکارا می رفت و با اونا خوش و بش می کرد.

 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

و با همکاری مامان جون توی این چند بار که به اداره رفت یک نقاشی برای تولد شبکه پویا کشید

نقاشی تولد شبکه پویا

و مامان هم براش فرستاد به سایت شبکه پویا،

اما وقتی مامان می خواست اسمشو رو نقاشی بنویسه

گفت:مامان جون اسم داداش را هم بنویس،

چون اونا متوجه میشن این نقاشی کار من به تنهایی نیست.

نقاشی امیر علی جون 5ساله

روزهای بعد هم چند تا نقاشی به تنهایی کشید و داد به مامان تا براش بفرسته شبکه پویا.

اما اونهایی که بی حوصله کشیده بود می گفت :سنش را کم بنویسیم مثلا 4ساله

نقاشی امیر علی جون

اونهایی را که من بهش کمک می کردم میگفت سنش را بیشتر بنویسیم ،مثلا شش ساله

نقاشی امیر علی جون 6ساله

هر روز هم صبح و هم بعدازظهر تکرار نقاشی های پخش شده از شبکه پویا را

نگاه می کرد تا نقاشی خودش را ببینه

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

از یه نظر خیلی خوب بود هر جا بود خودش را اون ساعت به تلویزیون

می رسوند و محو تماشا نقاشی ها میشد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله فدا
30 شهریور 92 9:55
سلام نورچشمهای خاله:آفرین به شما داداشهای مهربون که ترجیح دادیددر کنار هم تابستون را سپری کنید انشالله درپناه خدا باشیدو امام زمان دعاگویتون باشه.این گلها وبوسه ها تقدیم شما به خاطر نقاشی های قشنگتون خاله فداتون بشه.
مامان امیرمحمد
2 مهر 92 9:33
به به چه نقاشیهای قشنگی ...آفرین امیرعلی جون .... صد آفرین بیشتر به امیراحمدجون که در نبود مامانش حسابی مراقب داداش کوچولوش تا مامانش نگران نباشه ....
مامان کیانوش
3 دی 92 13:06
آفرین امیرعلی جون خیلی نقاشیهات قشنگند . موفق باشی پسرم