امیر علی جون و کمک در کارهای خانه

هم پسر حرف گوش کنی شده  و هم کارهای خوبی انجام میده
یه کمی هم بفهمی نفهمی تو تمیز کردن و مرتب کردن حساسه یعنی اینکه

حتما باید وقتی جایی را تمیز می کنه تمیز تمیز تمیز بشه  وگرنه دست بردار نیست
مثلا وقتی اتاقش را تمیز می کنه به هیچ وجه نباید روی فرش اتاقش  چیزی باشه حتی یکه مداد
بنابراین سعی می کنه همه وسایل را یا داخل کمد یا زیر تخت یا کنار اتاق بچینه
تو کارهای آشپزخانه هم خیلی کمک می کنه و ظرف شستن را خیلی دوست داره


میره بالای صندلی و یه پاش را هم کنار سینک ظرفشویی میذاره بعد یک  دستمال جادویی که مخصوص گردگیری هست را میگیره و روش مایع ظرفشویی میریزه و شروع به شستن میکنه

که معمولا منجر به خیس شدن کابینت و فرش و لباسهاش میشه
بنابراین متوجه شده که مامان جون زیاد از این کارش خوشحال نمیشه کم کم رغبتش نسبت به ظرف شستن کمتر شده
اما در گرد گیری کردن واقعا استاد تمامه

می تونم بگم مثل بزرگترها  دستمال می کشه


تازه در جاروبرقی کشیدن هم لنگه نداره البته تو هم سن و سالهای خودش،
  حتی بالشتهای مبل را بلند می کنه و کنار و زیر آنها را هم جارو می کشه

 
علاقه زیادی هم به درست کردن کیک و ژله و پودینگ و دسر داره

مخصوصا هنگام مخلوط کردن و هم زدن خیلی ذوق می کنه وقتی می تونه کارهای مهم انجام بده

اما براتون بگم از زمانی که امیر علی جون اوضاع وقف مرادش نباشه و یا اگر کسالت داشته باشه ویا اینکه خلاصه اون روز از دنده چپ بلند شده باشه  دیگه به هیچ صراطی مستقیم نیست
از کلمات قلمبه صلمبه بگیر تا گریه کردن های متوالی و جیغ و داد کردن و در حالت خیلی وحشتناکش هم چنگ گرفتن دست و پای طرف دعواش حالا می خواد این طرف بخت برگشته فاطیمای سه ساله باشه یا دینا و فراز و حتی من و همینطور مامان جون
فرقی براش نمی کنه خلاصه باید یه جوری تخلیه بشه
مامان جونم هم که حسابی برا خودش روانشناس شده  قانونهای مختلف براش در نظر گرفته مثلا قانون هفت دولت
یعنی اینکه هر کاری می خواد انجام بده هیچ اشکالی نداره  از هفت دولت آزاده
قانون خاموشی  یعنی اینکه هرچی میگه بذار بگه به حرفهاش اصلا فکر نکن
قانون کانال دو یعنی یه جورایی کلک زدن بهش
مثلا من می خوام همراه عمو فرید اینها برم فوتنبال اما امیر علی باید بخوابه
بنابراین مامان میگه امیر احمد بزن کانال دو
اون وقت  من لباس ورزشی ام را می ریزم داخل کوله پشتی ام و لباس بیرونی ام را می پوشم و بعد میگم مامان من دارم میرم کلاس غروب بیا دنبالم  یا برای بازی کردن با آی پد میگم مامان کانال دو  ،من در اتاقم را قفل می کنم  تا بهتر درس بخونم بعد بدون دردسر و با خیال راحت کمی بازی می کنم
خلاصه اینکه فقط مامان جون می تونه از پس امیرعلی بر بیاد
بقول مامان بزرگ بابابزرگ  ، خلاصه قانونهای روانشناسی مامان جواب داد و امیر علی پسر خیلی خوبی شده

وقتی روضه هم میره همراه مامان جون ،مثل یه پسر آقا کنار بشری جون می شینه و به داستانهای بشری جون گوش می ده

فقط از اینکه مبادا امیر علی جون چشم بخوره  همش میگن ، اینقدر پیش دیگران از بچتون تعریف نکنید
حالا شما هم برای دل مامان بزرگ جون یه صلوات برای امیر علی و یه صلوات هم برای عزیزای خودتون بفرستید.